یــادگــار

هــر چنــد جوانیــد .... سیمــرغ جـهانیــد

یــادگــار

هــر چنــد جوانیــد .... سیمــرغ جـهانیــد

کلاسهای امروز و فردا

بعلت گرد و خاک شدید کلاسهای امروز تعطیل می باشند

در صورت اینکه استانداری فردا را هم به علت تداوم گرد و خاک تعطیل کند کلاسهای فردا هم تشکیل نخواهد شد.

کلاسهای جبرانی این دو روز در هفته ی آیند برگزار می شوند.

نظرات 35 + ارسال نظر
دانشجو چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:45 ب.ظ

حیف شد استاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چرا؟

علیپور چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:56 ب.ظ

یه زمانی تهِ کنجکاویمون این بود که ، بفهمیم اسمِ کوچیکِ معلممون چیه!
وقتی هم که می فهمیدیم چه ذوقی می کردیم ..!
=))))))
الآن دیگه اسم به درد نمیخوره که ، فقط باید بفهمیم استاد عمه داره یا نه ..!
=)))
قصد توهین نبود استاد فقط واقعیته

Alex چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:32 ب.ظ

درود استاد ،دقیقا" مشخص نکردید چه روزیه؟درضمن ما امروز امتحان داشتیم موکول میشه به جلسه فوق العاده که فرمودى؟

نه موکول میشه به هفته ی بعد

دانشجو چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:03 ب.ظ

قبلا اگه به یه دختر میگفتی سلام میگفت کوفت زهرمار
الان تا میگی سلام میگه اسم بچه مونو چی بذاریم جیگر!

دانشجو چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:09 ب.ظ

یه گوسفند رو سوار یه پورشه کن، خود به خود خوش تیپ،
خوش استایل، مرد زندگی، شاهزاده رویاها
و فرد ایده آل 95% دخترها میشه!والا !

دانشجو چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:11 ب.ظ

یکی از دوستام توی دانشگاه عاشق یه دختره شده بود که کاپشن آبی میپوشید… هوا گرم شده بود دختره بعد از عید اون کاپشنو دیگه نپوشید دوستم گمش کرد!!!

دانشجو چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:12 ب.ظ

مهمه که بتونی دختری رو پیدا کنی که باباش پولدار باشه،
دختری که خوش تیپ باشه، دختری که دوستت داشته باشه
ولی مهم تر از همه اینه که این 3 تا دختر نباید همدیگر رو بشناسن !!!

دانشجو چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:13 ب.ظ

دختره تا دیروز که خونه باباش بود از شیلنگ حیاط آب میخورد، الان که ازدواج کرده، می گه آب معدنی دماوند استاندارد نیست!

دانشجو چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:14 ب.ظ

آدم هـــــای دنیــــــای مـــــــن، فعــــــل هایی را صـــــــرف می*کنند که برایشــان صــــــــرف داشـــــــته باشــد !!

حمیدی کیا پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:11 ق.ظ

چه عجب این گرد خاک یک روزی به دردمون خورد

یعنی کلاس من از گزد و خاکم بدتره!!!

دانشجو پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:54 ق.ظ

تا حالا دقت کردین بعد درسی که پاس کردی جزوه ها و کتاب های اون درس پاره کنی چه فازی میده ولی از همه با حال تر اونه که استادی که تا دیروز تا کمر خم میشدی محله سگ بهش ندی

اینم دیدگاهیه کاریش نمیشه کرد

حمیدی کیا پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:02 ق.ظ

سلام صبح بخیر... صبح پنج شنبه که بیدار شدم به آسمان نگاه کردم دیدم هوا خاکیه.... با خودم گفتم آخ جون امروز دانشگاه هم تعطیله . رفتم سرمو گذاشتم وخواستم بخوابم که یک دفه موبایلم زنگ خورد که گفت صادق خان بیدار شو امروز دانشگاه تعطیل نیست.... منم با یک ضدحال بزرگ بیدار شدم و خودمو آماده کردم و اومدم دانشگاه... الان هم سر کلاس استاد بهمنی درس مدیریت تولید هستم که استاد آنترایک داده... بازهم خدا را شکر

هم خدا رو شکر

+22 پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:03 ب.ظ

ازدست تو استاد مغزم کتلت شده!

ن.س پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:57 ب.ظ

سرگرمی:
یک ساختمان اداری را در نظر بگیرید...
شخصی در طبقه وسط کار می کند،
او 3 طبقه بالا رفته سپس 5 طبقه پایین می آید.
مجددا 6طبقه بالا رفته و در آخر 10 طبقه پایین آمده و از در خروج که در طبقه اول است ، خارج می شود...
به نظر شما این ساختمان چند طبقه دارد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!

آسونه

+22 جمعه 5 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:26 ب.ظ

سلام جناب بهمنی عزیز چه جوری باید بدونیم نمره میان ترممون چقدشده؟

محاسبه کخ کردم کل نمرات کلاسی را در سایت می زنم

ن.س جمعه 5 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:39 ب.ظ

باش

ن.س جمعه 5 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:51 ب.ظ

بله آسون بود.گفتم دور هم باشن بچه هاااا

شما لطف دارید

علیپور جمعه 5 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:47 ب.ظ

فقط یه زن ایرانی میتونه هم بچه بـغلش باشه هم کیفش هم ساک بچه...اونوقت شوهرش عینه دسته جارو کنارش راه بره!!
دیدم که میگم

استاد همیشه احترامش واجبه دانشجو عزیز

دانشجو شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:59 ب.ظ

سلام.واقغا یه چیزی خیلی وقته تو دلم مونده که باید بگم.میدونم شما ادم مذهبی نیستی اما خوب مسلمون که هستین.میدونید که میگن معلمی شغل انبیا بوده پس خیلی مسءولیت سنگینی دارین.شما ی درسی رو که خودتون تو حلش تسلط کامل ندارین از مافرا تراز اون انتظار دارین.
یا سره اینگه کنفرانس موضوعش عوض شه یگ نمره گم میکنید یا امتحان یک لحظه دیرتر بدن نمره گم میکنید،چقدر نمای زشتی داشت پنج شنبه چند تا خانم بخاطر اینگه ازشون نمره کم نکنید التماس میکردن.کدوم یک از انبیا اینجوری بود.خطاب به من وشمای که غرق در جایگاه شده ایم.غرق در سمت های زودگذر...باسپاس

من نمی دانم ملاک شما از مذهبی بودن چیست؟تعریفتان چیست؟که خیلی راحت می گویید فلانی مذهبی هست یا نیست!اگر اعتقاد به اصول دین وفروع دین و انجام فرایض دینی مد نظرتان است که ما انجامشان میدهیم!!!
البته سر کلاس باید درس داد و جای برپایی نماز جماعت یا جا نماز آب کشیدن برای برخی از دوستان نیست...وبنده نمی توانم در آنجا مذهب خود را به رخ این و آن بکشم یا از آن صحبت کنم!!!
البته انبیا راهنمای ما هستند اما مسلما من یک سر سوزن از انبیا نشانی ندارم و ادعای عمل کردن مانند ایشان را هم نمی کنم.امیدوارم روزی به آن یک سر سوزن برسم که مایه ی خوشحالیم خواهد بود.
کار زشت را هر کسی می کند خودش مسولیت آن را برعهده دارد...عذر می خواهم، کسی که از دیوار مردم بالا می رود مقصر است یا کسی که دیوار را بنا کرده؟؟؟؟
اگر من چهارچوبی برای کسب نمره گذاشته ام من مقصرم یا کسانی که همواره در حال سعی کردن برای دور زدن این چهارچوب هستند؟؟؟
تمرین می دهم...رونویسی می کنند!کنفرانس می گذارم...روخوانی می کنند!امتحان کلاسی ساده می گیرم...تقلب می کنند...
اگر کسی اشتباهی می کند ایراد از خود اوست اگر من بنا به هر دلیلی نمره ای از کسی کسر می کنم برای این نیست که التماس بکند تا آن نمره را برگردانم و اگر کسی اینکار را می کند از سر کودکی اوست و بنده به هیچ وجه از چنین خصلتهایی نه تنها راضی نیستم بلکه گاها برای فرار از این شرایط آنها را به جلسات بعد مو کول کرده و یا حتی در فالب اضافات کلاسی به کل کلاس نمره می افزایم تا گیر دادن آن دانشجویان هم سر آید.
ضمنا انسانی مثل من جایگاهی ندارد که بخواهد از آن سو استفاده و یا استفاده کند...این وصله ها به من نمی چسبد که بخواهم فخر بفروشم به دیگران بخاطر ....
اگر اهل تفاخر بودم بلایی بر سر دانشجویان می آوردم که خون گریه کنند؟فکر می کنید برای من کاری دارد به دوستان سخت بگیرم یا از دریچه ی تحقیر با ایشان برخورد کنم؟
فکر کردید آنقدر توان اداره ی یک کلاس 30 40 نفری را ندارم که بخواهم ...یگذریم
در آن روز ویژه، چند تن از دانشجویان رفتارهای نامناسبی از خود بروز دادند که برای خود من هم جای تعجب داشت و شاید اگر چهار، پنج ترم آشنایی با ایشان نبود بلافاصبه درس ایشان را حذف می کردم...من گذاشتم به حساب اتفاق و سهل انگاری...
شما هم کاسه ی از آش داغ تر نشوید...شک نکنید اگر همین عزیزان دانشجو بخواهند زیاده روی کنند ،من هم راههای مقابله منطقی را خوب می دانم.
موفق باشید
ضمنا دفعه ی بعد که می خواهید پاسخ دهید از نام عمومی مثل دانشجو استفاده نکنید....بهتر است یک نام ویژه برای خود انتخاب کنید که با دیگر نامها متفاوت باشد تا بنده هم بتوانم منتقدرابشناسم

+22 شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:32 ب.ظ

جمله زیر را باکلمه مناسب پرکن; جناب بهمنی استادی ----است. (دمش گرم ونمره بده) (بامعرفت ونمره بده) گزینه الف و ب (باحال ونمره بده ه ه ه ه ه ه)

گزینه ج
هیچکدام

messi شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:50 ب.ظ

غضنفر پسرشو میفرسته دانشکده افسری، دوستاش بهش میگن: درس پسرت که خیلی خوبه بود، بهتر بود میگذاشتی دکتر یا مهندس بشه؟
غضنفرمیگه: نه، آخه میخوام وقتی درسش تموم شد باهم کلانتری باز کنیم!

البوشوکه شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:22 ب.ظ

سلام: وقتتون بخیر
10خرداد طبق برنامه قرار امتحان مدیریت کارخانه بوده آیا امتحان برقرار میشود؟ ودر صورت امتحان تا چه فصلی گرفته میشود ؟

بله ...تا فصل 5

مرضیه یکشنبه 7 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:07 ب.ظ http://marziyehamiri.blogfa.com

درود بر شما استاد محترم
استاد عزیز پیشاپیش روزتون رو تبریک میگم امیدوارم همیشه سلامت و شاداب باشید
راستی استاد شنیدم که مدیر گروه شدین بازم تبریک میگم انتصاب به جا و شایستتون رو
استاد خواهش میکنم یه کاری کنین کارشناسی مدیریت صنعتی رو هم واسه اهواز در نظر بگیرن تا دوباره با سر بیایم دانشگاه خداییش خیلی حیفه که کارشناسی این رشته سالهاست که توی دانشگاه اهواز وجود نداره
منتظر خبرای خوش از طرف شما هستیم
بدرود

متشکرم
من سعی خودم رو می کنم
انشالله که دانشگاه هم موافقت بکنه
تا ببینیم چه اتفاقی می افته

البوشوکه یکشنبه 7 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:25 ب.ظ

سلام استاد
دوستان در مورد امتحان سوال داشتند.
که آیا مدیریت کارخانه فقط فصل 4و5یا 1تا 5 امتحان گرفته میشود ؟

آقای آلبو شوکه تا الان شده من دو فصل امتحان بگیرم وقتی پنج فصل درس دادم؟؟؟
چرا سوالی می پرسید که حداقل سه چهار بار سر کلاس توضیح داده شده
از اول جزوه تا جایی که درس دادم

البوشوکه دوشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:57 ب.ظ

سلام
اصرار بعضی ها بود که پرسیدم
im sorry

از طرف من مجازید گوش بعضی ها را بپیچانید ....دودستی!

ن.س دوشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:32 ب.ظ

خوب راستی.آقای البوشوکه شما توی این قسمت دوبار این سوالو پرسیدید!!!
استاد هم فرمودند تا فصل 5
این یعنی از فصل 1 تا فصل 5.
Did you notice?????

sharghi سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:01 ق.ظ

پس بالاخره مجبور شدید مدیرگروه بشید
تبریک تبریک تبریک

یک جورایی آره
اما هنوز حکم نیامده
تا حکم هم نیاید چیزی مشخص نیست

حمیدی کیا سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:57 ق.ظ

کاری نداشتم فقط خواستم توی یادگار حاضری بزنم، شاید این روزی شود یادگاری

ای بابا اینجا که حضور و غیاب ندارد صادق خان

مرضیه سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:37 ب.ظ

درود
ممنونم استاد
من که به شما امیدوارم
دانشگاه هم که باید از خداش باشه
ساختمونای نوسازم که دیگه کارشون تمامه و آماده پذیرایی از دانشجویان فرهیخته این مرز و بوم

دانشجوها همه خوب هستند
فقط برخی خامی می کنند که بخاطر شرایط جوانی و شور نشاط آن است

من:انسان سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:06 ب.ظ

سلام بر استاد بزرگوار، خوشتیپ، نمونه، عالیقدر، باشخصیت، باسواد وعزیز و گرامی..
خیلی خیلی خیلی تبریک میگم. برای:

1. پیشاپیش روز مرد رو. شما بی نظیرهستید و مردانگی را به معنای واقعی کلمه دارا هستید، بدون هیچگونه اغراق و تملق.

2. افتخار دادید و مدیریت گروه رو پذیرفتید. واقعا دانشگاه ها به مدیریت اشخاصی همانند شما احتیاج داره. کسی که هدفش واقعا ارتقا سطح علمی و فرهنگی دانشجویان هستش نه کسب مقام صرفا جهت داشتن پستی بالا تر...

واقعا بهتون تبریک میگم.
پیروز و سربلند و شاد و سلامت باشید.

شما لطف دارید
من هنوز خیلی خیلی باید یاد بگیرم...شما نظر لطفتونه

sharghi چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:20 ق.ظ

مرسی از خانم یا آقای انسان که انسان بود و واقعیت رو گفت

حمیدی کیا پنج‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:33 ب.ظ

تبریک تبریک تبریک... استاد جان بابت انتصاب شما به عنوان مدیر گروه شدن تبریک میگویم... من اگه جای شما بودم حتما یک کیکی یا شیرینی می آوردم . ولی به حل حال تبریک میگویم به نظرم این حق شماست

وحید پنج‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 05:31 ب.ظ

تردید نداشته باش روزی پروانه خواهیم شد بگذار روزگار هر چه میخواهد پیله کند

مرضیه جمعه 12 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:15 ب.ظ

درود بر شما
نمیدونم این داستانه نمره و التماس و استاد و دانشجو کی باید به بلوغ برسه از پیام هایی که بعضیا میدن واقعا متأثر میشم
به امید روزهایی که چشمانمان وسعت بیشتری از زندگی را ببینند

@ شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:43 ق.ظ

حمیدی کیا ناسلامتیترم آخری درست بنویس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد