یــادگــار

هــر چنــد جوانیــد .... سیمــرغ جـهانیــد

یــادگــار

هــر چنــد جوانیــد .... سیمــرغ جـهانیــد

مبعث

آنکه نامش نغمه ساز بلبل است...من نمی دانم محمد یا گل است

امیدوارم هر روز بهانه ی شادیتان باشد

عیدتان خجسته

نظرات 24 + ارسال نظر
صادق خان دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:39 ب.ظ

عید بزرگ مبعث را به شما استاد محترم و به تمام هم دانشجویای عزیزم تبریک عرض می نمایم.

ن.س دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:07 ب.ظ

مبعث بر شما و خانواده محترم و محترمه مبارک..

متشکرم

صادق خان دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 05:04 ب.ظ

استاد جان یک خواهشی دارم که به متاهل ها کمک بکنید بخدا مشکلاتشون از مجردها خیلی زیاد هستند شما هم لطفتونو از آنها کم نکنید...
استاد ما هم دیگه متاهل شدیم مشکلاتم هم خیلی زیاد شدن ، پس خواهش میکنم کاری نکنید که جلوی خانمم کم بیارم و از درسی بیفتم ، تمنا میکنم...
من تشکر فراوانی دارم ، خدا شاهده از این شخصیت شما خیلی درسهای زیادی گرفتم ، باید بگم خدا قوت

صادق خان شما واسه شش واحد درس رفتی زن گرفتی!!!

باران دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:56 ب.ظ

استاد عزیز سلام.
عید شما هم مبارک.دوستون داریم بخاطر همیشه سرحال بودنتون.انرزی دادنتون.شوخ طبعیتون.باور کنید هر کدوم از جوابایی که به سوالهای بچه ها میدید کلی میخندم.امیدوارم خدا همیشه شادتون کنه.ندیدم هرکز کرفتاریاتونو با خودتون سرکلاس بیارید.ممنون وسپاسکزار.

بذار حالا که نمرات و ثبت کردم...بعدش که افتادید با سنگ دنبالم

صادق خان سه‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:22 ق.ظ

سلام مهربون ، استاد جون لطفا به ساعت و تاریخ نگاه کنید ببیند من تا چه ساعتی دارم درس میخونم پس نذارید این زحمت ما بی نصیب بمونه...
امن یجیبو مسترا اذا دعا و یکشف السو

گمشده سه‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:26 ق.ظ

استادی سلام عیدتون مبارک
استاد من که
سرخوش از آنیم که حالمان هیچگاه گرفته نمی شود
سرخوشیم سرخوش

خدا را صد هزار مرتبه شکر

صادق خان سه‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:08 ب.ظ

استاد شما که همیشه آفلاین هستید ، پس کی میای...
یک نفس عمممممیق بکشید و آنلاین بشید استاد جوووووون

خوابم میاد

من: انسان سه‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:21 ب.ظ

با فصل بهار گل به چمن مهمان است
این هم هنری ز حکمت یزدان است
بلبل به سر شاخ غزل خوش خواند
این زمزمه هم خود هنر رحمان است
گر گوش کنی زمزمه آید بر گوش
این ورد یقین ندای یا رحمان است..

شاعر الشعرا!!!
دومین شاعر یادگار هم افتخار حضور دادند

مهبود سه‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:27 ب.ظ

راستی نتیجه مذاکرات 5+1
پس از پایان مذاکرات 5+1 آقای جلیلی: من دیگه نیتونم به این رابطه و مذکرات ادامه بدم
خانم کاترین اشتون: تو رو خدا این حرفو نزن جلیل، من حامله ام
این روزا اینقد در مورد مذاکره و جلسه خوندیم که شدیم خوده مذاکره

متینی

دانشجو سه‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:52 ب.ظ

استاد عزیز سلام_با توجه به اینکه مبحث تحلیل حساسیت درس روز آخر بود و اشکالات و سؤالات ما بی جواب ماند خواهش میکنم از این مبحث در امتحان سؤال نیاورید، دوست ندارم که قسم تان بدهم ولی خودتان قضاوت کنید. با تشکر

من همه ی تحلیل حساسیت را درس ندادم
هیچ بهانه ای قبول نمی کنم
من تا آخرین لحظه در حال حل تمرین برای دوستان بودم
اگر توضیحات من را متوجه نشدید به کتاب مراجعه کنید

دانشجو چهارشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:08 ق.ظ

سلام استاد نه وبلاگتو بروز میکنی نه برگه های امتحان تصحیح میکنی واقعا استاد تنبل شدی

شما یک ترم تنبلی کردید و ما هیچ نگفتیم حالا چشم ندارید ببینید ما یک ماه تنبلی کنیم؟!
الحق که ...

‏@‏ چهارشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:12 ق.ظ

استاد اگر کارشناسی قبول بشیم بهتره یعنی تو آزمون آزاد شرکت کنیم وقبول بشیم یا کاردانی به کارشناسی ؛ازنظرقبول کردن واحدهای پاس شدمون میگم

هیچ تفاوتی نداره
فکر کنم از نظر هزینه فقط کمی متفاوت باشه
در هر دو صورت
دانشگاه بخشی از دروس شما را خواهد پذیرفت
فقط بهتره که در رشته ی خودتان باشد

گمشده چهارشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:11 ق.ظ

استاد عزیز سلامی به گرمی تحویل گرفتن دانشجویانتان
سلامی از روی عشق سلامی به لطافت مخمل
ما که خودمون درسمونو خوندیم و موفق شدیم خداروشکر
ولی استاد عزیزم کاش می توانستم راحت حرف بزنم بدون برداشتغلط از گفته هایم که همیشه متأسفانه برداشتی غلط از گفته هایم داری و اصولا شما بقوله خودتان دانشجویان را به حساب نمی اوری که بخواهی به حرف های آنها گوش کنید
ولی حکیمی گفت : حرف ارزشمند را بپذیر گرچه یک کودک چندساله گفته باشد .
یعنی مهم آن حرف ارزشمند است نه اینکه از جانب چه کسی گفته میشود
اما متاسفانه بعضی از ما انسانها برنمی تابیم و نمی پذیریم که حرف ارزشمند شخصی که از نظر پست و مقام کمتر است را قبول کنیم
باشد هرچه بود و نبود گذشت ...
این ترم هم دارد تمام میشود شاید جایی مکانی روزی ساعتی دقیقه ایی صبحی ظهری دیدمتان یا شاید در آینده من نیز استاد شدم در اتاق استراحت شما را دیدم و بعد میگویم

عزیز دل برادر این ترم خیلی وقت است تمام شده
شما هم که هنوز در بحث پست مقام گیر کرده اید
فکر کردم دیگر آن مساله برایتان حل شد!!!

sharghi چهارشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:53 ب.ظ

سلام
جهت اطلاع دفترچه کاردانی به کارشناسی اومد واسه بچه هایی که اطلاع ندارن گفتم

آهای
خبررررررررررررر
بیاید میدان شهر
این دیالوگ از جارچی در کارتون مدرسه ی موشها یکهو به ذهنم آمد!

شروین چهارشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:00 ب.ظ

ای باده ی خوش رنگ و بو
بنگر که دست جود او
بر جان حلالت می کند
بر تن حرامت می کند.
مولانا
به به به به به
هیچ وقت از شنیدن این ابیات خسته نمی شم
هیچ وقت واسم تکراری نمی شه
۲۵ ساله که شهرام ناظری گوش میدم
هر وقت خسته ام
هر وقت شکسته ام
هر وقت کم میارم
به شهرام ناظری پناه می برم
فکر کنم خیلی مدیونش باشم
موسیقی سنتی رو شناختم- مولانا رو شناختم و....
هنوزم بعد از این همه سال تنها موسیقی که می تونه یه کم آرومم کنه صدای شهرام ناظریه

به به
چقدر سنتی
چقدر لطیف

حسین حسین زاده هلاله چهارشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:32 ب.ظ

باسلام
پیشاپیش میلاد باسعادت حضرت امام حسین و ابوالفضل العباس را به شما و تمام همکلاسیان عزیز تبریک و تهنیت عرض می نمایم

عیدکم مبارک ایامکم سعیده کل عام وانتم به الف خیر

شکراً

ن.س چهارشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:05 ب.ظ

چرا!؟

دانشجو پنج‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:02 ق.ظ

سلام استاد امتحان رایتینگ کلاسی همون دو نمره حساب کردید یا گفتید ضرب در دو میشه ؟؟؟

ضربدر 2 می شود

صادق خان پنج‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:27 ق.ظ

آقای متینی نفهمیدی خانم کاترین چند ماهش بود...
متینی جان به جایی این حرفا لااقل سر جلسه امتحان به من تقلبی میدادی.

تقلب ب ب؟

شروین پنج‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:41 ق.ظ

از زندگی از این همه تکرار خسته ام
از های و هوی کوچه و بازار خسته ام
دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه
امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام
دل خسته سوی خانه تن خسته می کشم
آوخ ... کزین حصار دل آزار خسته ام
بیزارم از خموشی تقویم روی میز
وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام
از او که گفت یار تو هستم ولی نبود
از خود که بی شکیبم و بی یار خسته ام
تنها و دل گرفته و بیزار و بی امید
از حال من مپرس که بسیار خسته ام
محمدعلی بهمنی

تو قامبلمون شاعر هم داشتیم و نمی دونستیم؟!
قشنگ بود

@ پنج‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:51 ب.ظ

یه زمانی می آمدیم وبلاگ استاد و نظرات و میخوندیم از بس این علیپور نظر گذاشته بود حالت ... میگرفتیم الانم که صادق جاشو گرفته با کامنتهای بی مزش.همش در حال التماس کردنه خجالت بکش بشین درستو بخون آبروی هر چی دانشجو رو تو بردی

صادق شوخی داره...بچه ها هم اون رو می شناسن.
شما هم تا جایی که من می دونم زمان مرحوم علیپور اینجا کامنت نمی گذاشتید اخوی!!!

@ پنج‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:06 ب.ظ

اون زمان مگه علیپور امون میداد کسی کامنت بذاره

زورت می یومد؟

sharghi پنج‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:15 ب.ظ

مرحوم علیپوررررر

آخه خیلی وقته دیگه حتی سر هم نمیزنه بی معرفت
شوخی بود

صادق خان جمعه 2 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 03:32 ق.ظ

استاد این @ راست میگه که من خیلی بی مزه هستم

نه بابا ....
اون ذوق نداره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد