یــادگــار

هــر چنــد جوانیــد .... سیمــرغ جـهانیــد

یــادگــار

هــر چنــد جوانیــد .... سیمــرغ جـهانیــد

پایان تصحیح اوراق 90912

از تمام دانشجویانی که بعلت درج دیرهنگام نمرات دچار سختی شدند عذرخواهی می کنم.کلیه ی نمرات در سایت دانشگاه ثبت شده اند و انشالله فردا تمامی برگه های امتحانی را تحویل خواهم داد و نمرات در سایت دانشگاه برای شما قابل مشاهده می شوند.

تلاش نمودم تمامی دروس را به تناسب روی نمودار برده تا کمترین تعداد افتاده در کلاسهایم وجود داشته باشد. برای همین بین نمرات خود در اینجا و نمرات وارد شده در سایت دانشگاه شاید کمی تفاوت مشاهده کنید.

 

هرچند که من عادل نیستم و این را بارها گفته ام،اما مطمین باشید اگر اجحافی به شخصی نمودم از سر عمد نبوده و در صورت به حق بودن اعتراضتان با خروج برگه ی شما و بررسی لیستهای کلاسی به اعتراضتان به نحو شایسته رسیدگی خواهد شد.

 

این دوره هم گذشت.امبدوارم دوستیها که گرانبها ترین گوهر این ایام بوده اند،پایدار بمانند.

 

نظرات 20 + ارسال نظر
محمدرضا قاسمی دوشنبه 26 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:17 ب.ظ

باسلام خدمت استاد گرامی: می خواستم از شما بابت زحماتتان تشکر و قدردانی نماییم وبرای شما ارزوی سلامتی وموفقیت نمایم و انشاءالله دوستان خوبی پس از فارغ التحصیل شدن باشیم که این اتفاق برای من افتاد. دوستدار شما برای همیشه.

من هم به داشتن دوست عزیزی چون شما افتخار می کنم

448 دوشنبه 26 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:30 ب.ظ

خسته نباشی استاد

شما هم خسته نباشید
می انم ترم سختی را پشت سرگذاشتید
امیدوارم در آینده از آن به شیرینی یاد کنید

شروین سه‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:26 ق.ظ

عجب روزگاری شده...

واقعا عجب روزگاری شده...
تمام اینها می گذرد و جز یادگاری های خوب ما هیچ باقی نمی ماند

شروین سه‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:31 ق.ظ

یعنی فراموشکاری بد به روزگار آدم میاره

دل زدیم به دریا تا «پاک شود هر چه ردپای اوست از زندگی»
دست بر قضا گوشی ام در جیبم بود منم زدم به آب
یک ساعت
دو ساعت
سه ساعت
.....
هر چی تو گوشی بود پاک شد
آقا سوخت گوشی

یکی یکی یادم میاد چه چیزایی توش داشتم و می خواستمشون

دل سوخته را
آب جاری از برف زمستان
بهترین دواست

برفی که آب شدنش به ما آموخت

زمهریر ترین شبها
ابدی نیستند

نیلوی آبی سه‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:18 ب.ظ

سلام استاد
واقعا خسته نباشید خواستم بگم روزهای خوبی رو با شما سپری کردیم
ودیگه اینکه رسما از دست ما راحت شدین .دلمون واسه حضور در کلاساتون تنگ میشه امیدوارم همینطور به سختگیری هاتون ادامه بدین تا ورودی های جدید بی نصیب نمونن.
ولی تو وبلاگتون فعلا هستیم.

دل ما هم برای دل نازک شما تنگ می شود

دانشجو سه‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:49 ب.ظ

سلام استاد تا الان که ده دقیقه به یک بعدالظهر هستش چیزی توسایت نزدن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

متاسفانه امروز نتوانستم اوراق را تحویل دهم
فردا انشالله

صادق خان سه‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 03:27 ب.ظ

سلام استاد واقعا خسته نباشید، خدایش من که خیلی دلتنگ شما هستم و بهترین روزهای دانشگاهیم زمانی که سر کلاس شما حاضر میشدم ، ولی متاسفانه باید بگم که شما حالا حالاها از دست ما راحت نمیشید انشاالله اگه این ترم را پاس کنم یه 13 واحد میمونه که 6 واحد با شما دارم ، پس دیدار تا ترم بعد...

خوش بگذره...
بازم می خواید تصادف کنید؟

قاسم عبیاوی سه‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 07:42 ب.ظ

باسمه تعالی
جناب استادبهمنی با عرض سلام وخسته نباشید اکنون پس از گذشت دو سال که در خدمت شما بودیم چیز های زیادی ازشما یادگرفتیم دلمان برای سخت گیری های دلسوزانه شما تنگ می شودسخت گیری هایی که هدف دار بوده وجز برانگیختن استعداد وتوان دانشجویان جهت رسیدن به قله های موفقیت نبوده است هرچندکسب علم ودانش حد ومرز وپایانی ندارد ولی بایدبه ناچارقبول کرد که این برهه تحصیلی هم تمام شده گرچه شروعش سخت و پایانش به سبب دوری از شما و دوستان غمگین است.لذا هرچه بودگذشت چه سخت چه آسان وچه شیرین یا تلخ ولی آنچه بیش از همه چیز حلاوت و شیرینی خاطرات به یاد ماندنی راتازه می کندبهره گیری از علم ودانش اساتیدی چون شما و آقای عباسی است بهرحال اینجانب به صفت ورسم شاگردی خود را موظف می دانم که از صمیم قلب از شما واستاد عباسی تشکروسپاسگزاری نمایم و امید است گذر ایام طوری رقم بخورد که بتوانیم یکبار دیگر در مقاطع بالاتر از وجودشما استفاده کنیم انشاءا... وفی امان ا...

شما بزرگوارید
خوبی از خودتونه

صادق خان چهارشنبه 28 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:06 ق.ظ

سلام استاد خوبم، خسته نباشید , از اینکه زحمات زیادی را برای ما کشیدید نهایت تشکر را دارم. باید عرض کنم استاد جان شما حالا حالاها از دست ما راحت نمیشید چونکه اگه خدا کنه این ترم را بگذرونم دیگه 13 واحد برای من می مونه که انشاالله اگه خدا بخواد بیشتر واحدهام را با شما میگیرم. من که الان کیش تشریف دارم واسه رفع خستگی تمام استرسی و اضطرابی که بابت این امتحانات داشتم . جاتون هم خالی

رضانجار چهارشنبه 28 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 05:45 ب.ظ

باسلام خدمت شما
مرسی از لطف و زحمتی که واسه ما کشیدید سخت بود اما خیلی شیرین بود بعد از دوران خدمت که همیشه خاطراتش تو ذهن میمونه این دورانم خیلی سخت گذشت اما شیرین بود و این دورانم فراموش نشدنی کاش قدر لحظه هارو میشد دونست اما حیف که فقط آه و یاد میمونه.
بازم ممنونم از شما


شما لطف دارید
هر دوره ای قشنگیا و سختیهای مخصوص به خودش رو داره
امیدوارم هرجا که هستید
شاد و خندان باشید

نیلوی آبی چهارشنبه 28 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:48 ب.ظ

باز آى و دل تنـگ مرا مونس جان بـاش
وین سوخته را محـرم اســرار نهان بـاش

زان باده که در میکده عشق فروشند
ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش . . .
.
.
.
پیشاپیش فرارسیدن ماه مبارک رمضان بر شما دوستان مبارک.

مرسی
.
.
.
انشالله که در این ماه عزیز به آرامش روح برسیم

نیلوی آبی چهارشنبه 28 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:52 ب.ظ

به حیف نون میگن تو که روزه نمی گیری،
چرا سحری می خوری؟ می گه نماز که نخونم،...

روزه که نگیرم... سحری هم نخورم؟ بابا مگه من کافرم؟

این حیف نونی که میگید لر نبوده؟

کیانی پنج‌شنبه 29 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:43 ق.ظ

سلام استاد چه خوبه اینجا دلم واسه نمره تنگ شده یه نمره بدییییید

به به
آذین خانم
پارسال دوست امسال آشنا
خیلی خوش آمدید
شما که خودتون نمره ی بیستیدددددد
خوشحال شدم

دوست پنج‌شنبه 29 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:14 ب.ظ

زندگی جیره ی مختصری است

مثل یک فنجان چای

و کنارش عشق است

مثل یک حبه ی قند

زندگی را با عشق نوش جان باید کرد

زندگی دقیقن مث چای
چه تلخش
چه شیرینش
خوبه


متشکرم

دوستدار شما پنج‌شنبه 29 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:34 ب.ظ

منم که دیده به دیدار دوست کردم باز چه شکر گویمت ای کردگار بنده نواز


حافظ



ازهرچه می‌رودسخن دوست خوشتر است پیغــــام آشنـــا نفس روح پرور است
سعدی



گر مُخیّر بکنندم به قیامت که چه خواهی دوست مارا وهمه نعمت فردوس شمارا
سعدی



عشق‌پیش ازاجلم کشت وبه مردن نگذاشت شادازاینم که مرادوست به دشمن نگذاشت
شوشتری



برای خاطر دشمن ز ما بریدی مهر طریق دوستی این است؟مرحباای دوست
وصال شیرازی



خودپرستی زشما دوست پرستی از من غم جـــان است شما را غم جانانه مرا
علی اطهری



ز حد گذشت جدائی میان ما ای دوست بیا بیا که غلام توام بیا ای دوست
سعدی



هزار سال پس از مرگ من چو باز آیی ز خاک نعره بر آرم که مرحبا ای دوست
سعدی



چو روز حشر برآریم سر ز خواب اجل به روی دوست شود باز چشم بستة ما
بابافغانی



شور بزم دوستان از نالة گرم من است همچو بانگ نی میان انجمن پیچیده ام
بهادر یگانه



شرح جفای دوست نه بهر شکایت است مقصود ذکر اوست دگرها حکایت است
فیضی تربیتی

تقدیم به استاد باهمت واقعا استاداین اشعار از ته دل برای شما فرستادم/

به به
به به

صاحبی جمعه 30 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:30 ق.ظ http://س

استاد چرا فدر دانی های منو فابل ندونستین جواب بدین

اختیار دارید
حتما سهوی بوده
ببخشید
شما خیلی ببخشید

Daneshju hesabdari جمعه 30 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:46 ق.ظ

سلام
شَهرُ رَمَضانَ أَلَّذی اُنزِلَ فیهِ القُرآنُ
میخوایم تو ماه قشنگ رمضون قران رو ختم کنیم
هر کی جزئی رو که میتونه بخونه با اجازه استاد همین جا اعلام کنه
تاکید میکنم جز انتخابی فقط باید در طول ماه رمضون خونده بشه
التماس دعا

التماس دعااااا
فکر خوبیه

باران جمعه 30 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 08:28 ب.ظ

دوستی من شبیه باران نیست که گاهی بیاید وگاهی نه....دوستی من شبیه هواست. ساکت" اماهمیشه دراطراف تو

امیداورم همیشه سلامت باشید

نیلوی آبی جمعه 30 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:52 ب.ظ

سلام استاد
این روزا خیلی دیر به دیر میایین تو وبلاگتون نکنه هنوز خستگی تصحیح برگه ها تو تنتون مونده؟
بریم بازی استقلالو ببینیم ، ببینیم امسال میخواد چه جوری شروع کنه
پرسپولیس که باخوش شانسی برد

سرم شلوغه
دارم درس می خونم م م م

دانشجو دوشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:56 ب.ظ

سلام استاد
درس !؟ درس چی؟
نکنه برای دکتری دارید آماده میشید؟

نه
همین جزوه ها که باید به روز و کاملتر شوند زمان زیادی می برند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد