ردیف | کد درس | نام درس | زمان تشکیل |
1 | 11175 | مدیریت کارخانه | چهارشنبه -- 19:00 - 16:00 -- 704 |
2 | 11175 | مدیریت کارخانه | پنج شنبه -- 19:00 - 16:00 -- 704 |
3 | 11163 | تحقیق درعملیات 1 | سه شنبه -- 18:00 - 16:00 -- 703 |
4 | 11164 | تحقیق درعملیات 2 | یکشنبه -- 12:00 - 11:00 -- سایت کامپیوتر بهشتی - W630 پنج شنبه -- |
5 | 11181 | مدیریت تولید | یکشنبه -- 19:00 - 16:00 -- 810 |
6 | 11181 | مدیریت تولید | پنج شنبه -- 16:00 - 13:00 -- 704 |
7 | 11165 | سیستمهای خریدوانبارداری | پنج شنبه -- 12:30 - 10:00 -- 704 |
8 | 11165 | سیستمهای خریدوانبارداری | چهارشنبه -- 16:00 - 13:00 -- 704 |
9 | 11178 | پروژه (کاراموزی) |
|
سلام استاد خوبم...
استاد واقعا تبریک میگم واسه دکترا شما بهترینا لایقتونه.
استاد یهو تا این برنامه کلاسیتونو دیدم دلم گرفت واقعا
بهترین روزهام تو دانشگاه سره کلاسای شما بود....دلم تنگ میشه.
علیک سلام
والا هنوز که چیزی معلوم نیست
تازه دارم میرم برای کارهای اولیه
دلتون چرا بگیره ایشالله مقاطع بالاتر میرید کلی هم خوش میگذرونید
هی وای من...۹ سکشن یعنی حدود ۳۰۰ دانشجو بدبخت میشن این ترم
نه فکر کنم ۲۰۰ تا ۲۵۰ تا بدبخت میشن
دیگر ساعت بر دست ِ من نخواهی دید!
من بعد عبور ِ ریز ِ عقربه ها را مرور نخواهم کرد!
وقتی قراری ما بین ِ نگاه ِ من
و بی اعتنایی نگاه ِ تو نیست
ساعت به چه کار ِ من می آید؟
می خواهم به سرعت ِ پروانه ها پیر شوم
مثل ِ همین گل ِ سرخ ِ لیوان نشین
که پیش از پریروز شدن ِ امروز
می پژمرد!
دوست دارم که یک شبه شصت سال را سپری کنم
بعد بیایم و با عصایی در دست
کنار خیابانی شلوغ منتظرت شوم
تا تو بیایی
مرا نشناسی
ولی دستم را بگیری و از ازدحام ِ خیابان عبورم دهی!
حالا می روم که بخوابم
خدا را چه دیده ای
شاید فردا
به هیئت پیرمردی برخواستم
تو هم از فردا
دست ِ تمام پیرمردان ِ وامانده در کنار ِ خیابان را بگیر!
دلواپس نباش
آشنایی نخواهم داد
قول می دهم آنقدر پیر شده باشم
که از نگاه کردن به چشمهایم نیز
مرا نشناسی
شب بخیر ...
یغما گلرویی
احساس همبستگی عجیبی با این شعر دارم- چقدر وصف حال منه- انگار از زبان و دل من گفته
زیبا بود
از یاد نبر که از یاد نبردمت!
از یاد نبر که تمام این سالها،
با هر زنگ ِ نا به هنگام تلفن از جا پریدم،
گوشی را برداشتم
و به جا صدای تو،
صدای همسایه ای،
دوستی،
دشمنی را شنیدم!
از یاد نبر که همیشه،
بعد از شنیدن ش آهنگ ِ «جان مریم»
در اتاق من باران بارید!
از یاد نبر که - با تمام این احوال-
همیشه اشتیاق تکرار ترانه ها با من بودى
همیشه این من بودم
که برای پرسشی ساده پا پیش می گذاشتم!
همیشه حنجره من
هواخواه ِ خواندن آواز آرزوها بود!
همیشه این چشم بی قرار...
- یک نفر صدای آن ضبط لاکردار را کم کند!?
ای ضبط لاکردار
سلام آقا دکتر خسته نباشید شنیدم واسه بعضیا دارو تجویز میکنی که خوب بشن واسه ما چی تجویز میکنید آقا دکتر
آمپول منتول سالیسیلات!!!!
دکتر هم خودتی
استاد واسه بعضیا شوهر تجویز میکنی نوبت ما که میشه آمپول .... چی میشد واسه ما هم زن تجویز میکردی آقا دکتر
بابا شما اول برید خدمت
بعد خانه و ماشین و کار و خرج عروسی و مهریه و.....اگر تا آن موقع بیخیال نشدید...به شما هم توصیه می کنم
سلام استاد
بعد مدتها که وبلاگتون سوت و کور بود امشب که دلم خیلی گرفته بود اومدم تو وبلاگ وقتی خبر قبولی دکترای شما رو دیدم خیلی خوشحال شدم ، تبریک میگم امیدوارم که تو مصاحبه هم قبول بشین .
دلممون واسه شما وبچه ها تنگ شده برنامه کلاسیتون رو سیو کردم شاید یه بعد ظهری اگه فرصت شد بیاییم شما رو ببینیم.
حتما تشریف بیارید
شما لطف دارید
فکر نکنم بتونم مصاحبه رو پاس کنم اما در یک برنامه بلند مدت جواب می دهد
صدا کن مرا
اما نه با واژه هایی که به باورت ننشسته اند
نگاه کن مرا
اما نه با چشمانی که دلت در میانه اش نیست
وقتی بیا
وقتی که ساده ای
من از معادلات پیچیده
هیچ نمی فهمم